مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلام الله علیها
چه افـتخار بزرگی، گـدای فـاطـمهایم هـمیشه ملـتـمسـیـن دعـای فـاطـمـهایم چه خوب شد که غلام وفای فاطمهایم مـقـلّـدان ره فــضّـههـای فــاطـمــهایـم تـمام عـمـر نـشـسـتـیم زیـر پـرچـم او همیشه روی لب ماست اسم اعـظم او خدا به خاطر او داده است ما را جان به لطف حضرت زهرا شدیم با ایمان رسیده خیر کثیرش به جمع ما هر آن اگـر نــبــود، نـبــودیـم حــیـدری الآن هـوای حـیـدریـون را هـمیشه دارد او رویـم سـمت جـهـنـم؟! نـمـیگـذارد او نـدیــدهایـم زنـی را از او خــدایـی تـر نـدیـدهایـم از او شـیـعــهای ولایـی تـر برای حـضرت مـولا از او فـدایـی تر ز فـاطمه احـدی نیست مـرتـضایی تر به جرم اینکه شعار علی علی سر داد میـان شـعـلـۀ یک عـده بـیوفـا افـتـاد برای اینکه نگـویند عـلی شده بـییـار کشیده حضرت ریحانه زحـمت بسیار شکست حرمت او بین آن در و دیوار غـریب بود مـیان چـهـل نـفـر اشـرار زبـان ز گـفـتن این مـاجـرا حـیا کرده برای حـضرت مـولا پـسـر فـدا کـرده نـوشتـهاند که بـد کـیـنهها زدنـد او را به پیش چشم علی بیهـوا زدنـد او را بـرای کـشـتـن شـیـر خـدا زدنـد او را مـغـیـرههـایِ بــدون حـیـا زدنـد او را هـزار روضـه نـا گـفـتـه آمـده سـر او سه ماه گریۀ خـون بود کـار بـستر او ازین زمانه بیرحم خسته بود سه ماه عزا گرفـتۀ آن دست بسته بود سه ماه برای دیدن مرگش نشسته بود سه ماه شنـیدهایم که پهلـو شکسته بود سه ماه شبی نبود که مرگ از خدا طلب نکند بـرای غـربـت دُلـدُل سـوار تـب نکـند |